یادت هست؟؟؟

آنروز که با دستت دختر بیچاره ای را نشانم دادی،با تمسخر خندیدی و گفتی یک روز ما برای هم میمردیم

راستش را بخواهی دلم شکست اما بیشتر دلم یرایش سوخت

تو چه راحت به احساسش خندیدی...

نمیدانستم اگر دلسوزی کنم خودم هم دچار میشوم...

فقط خودم را از مردم این شهر قایم میکنم مبادا من را به کسی نشان دهی باز هم با همان تمسخر اشاره کنی و بگویی:یک روز ما برای هم میمردیم...!!!